ماجرا با خوابی که جرونیمو دیده است آغاز می‌شود

تو بر ذهن خودت قدرت داری، نه رویدادهای بیرونی

ایسیدرو ویدال، مردی بازنشسته و نه‌چندان پرشور، یک روز صبح خود و دوستانش را در میانه‌ی جنگی غیررسمی می‌یابد؛ جنگی که در آن جوان‌ها به جان پیرها افتاده‌اند.

محبوب من! همه جا تو همراه من هستی

با تکنیک های باستانی ذن با چند تغییر ساده در عادت های روزانه خانه را به پناهگاهی امن و فارغ از استرس های دنیای مدرن بدل کنیم.

در بند اعدامی یکی از زندان‌های بزرگ بغداد به دنیا آمد