سرنوشت گیتار، به طور عجیبی به سرنوشت تودههای ستمکش شباهت دارد که در کشاکش زمانه، علیرغم تمام افت و خیزها رو به تعالی و در نبرد برای اثبات خالیت خود هستند.
جاناتان ابرستاره دنیای نقاشی و شخصیت اصلی این نمایشنامه، دچار بحران هویت شده است و هدف راستینش را در دنیای هنر گم کرده است. به این امید که بتواند شور و اشتیاق روزهای جوانی و خویشتن از دست رفته اش را بازیابد، در سفری به دیدن پاتریشیا، عشق قدیمی اش می رود.