Close
(0) سبد خرید شما
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
دسته بندی ها
    Filters
    امکانات
    جستجو

    محصول برچسب خورده با "ادبیات معاصر"

    مشاهده به عنوانن جدول فهرست
    مرتب سازی بر اساس
    نمایش در هر صفحه

    کتاب مانگا فارسی پردیس واهی (1)

    144216
    2٬500٬000 ریال
    ماساکازو ایشیگورو نویسنده ژاپنی داستان‌های مصور می‌باشد.

    کتاب مانگا فارسی قفل آبی (2)

    144215
    2٬500٬000 ریال
    کتاب "مانگا فارسی قفل آبی (2)"، "داستانی کاملاً گیرا که یک بازی ساده فوتبال را به یک رویارویی نفس‌گیر و پر از تنش و درام تبدیل می‌کند.

    کتاب گلوله های واشنگتن

    144214
    2٬750٬000 ریال
    «ویجی پراشاد» که یکی از چهره‌های تأثیرگذار در روایتگری داستان ملت‌هایی است که تنها به دنبال آزادی و استقلال بوده‌اند، این بار با کتابی تحت عنوان «گلوله‌های واشنگتن» به توضیح بخشی از اقدامات وحشیانه غرب در تلاش برای حفظ نظم سرمایه‌داری می‌پردازد....

    کتاب وقت آواز کلاغ ها

    144170
    4٬200٬000 ریال
    مهشید تهرانی متولد سال 1344، نویسنده و رمان‌نویس ایرانی است.

    کتاب تهاتر (2 جلد)

    143983
    17٬000٬000 ریال
    شقایق دختر خانواده‌ی شادفر از سالها پیش درگیر رویایی‌ست که رفته‌رفته برایش تبدیل به کابوس می‌شود‌. برادرش که دانشجوی روانشناسی‌ست، مصرانه دنبال علت آن معماست و از خانواده‌اش می‌خواهد شقایق را نزد استادش ببرند تا درمان شود. اما با مخالفت مادرش روبرو می‌شود. موضوع برایش بغرنج می‌شود و تصمیم می‌گیرد به تنهایی قضیه را پیگیری کند‌. با مراجعه به مشاور و روانپزشک برای حل مشکل شقایق، پای پدر و مادر به کلینیک باز می‌شود. یک موضوع به نظر ساده کنار می‌رود و پرده از واقعیتی مبهم برمی‌دارد. ماجرا مربوط به گذشته‌ی نه چندان دوری‌ست که هیچ‌کدام از آن اطلاعی ندارند. حقیقتی که با ورود یک زنِ ناشناس تبدیل به معما می‌شود. برای باز شدن این گره‌ی کور به تاجری خوشنام برخورد می‌کنند که ظاهرا ربطی به آنها ندارد. اما هر چه پیش می‌روند گره‌ها کورتر و معما گنگ‌تر می‌شود. بالاخره جایی که انتظارش را ندارند، سروکله‌ی زنِ رویاهای شقایق پیدا می‌شود...

    کتاب شهر بی آبرو

    143981
    5٬500٬000 ریال
    خودت و دوست دارم اما این همه حق به جانبیت و.... نه. - راه داره عوضش کن صورتش را آرام جلوتر کشید و لبانش را کنار لبانم چسباند و گفت: - تو که بلدی چطوری گربه رقصونی کنی. من؟ لبش را روی صورتم کشید و تمام احساسم را به بازی گرفت - کافیه فقط چشات و خوب باز کنی تا ببینی کوتاه و مقطع لب زیرینم را بوسه زد. - من.... این منی که با منه رو دیگه خیلی وقته نمی‌شناسم قلبم بی‌امان کوبید. - دیگه هیچ وقت خودت و این طوری ازم دریغ نکن نامش لرزان از میان لبانم خارج شد. - ندیدنت روانیم می‌کنه