جاناتان ابرستاره دنیای نقاشی و شخصیت اصلی این نمایشنامه، دچار بحران هویت شده است و هدف راستینش را در دنیای هنر گم کرده است. به این امید که بتواند شور و اشتیاق روزهای جوانی و خویشتن از دست رفته اش را بازیابد، در سفری به دیدن پاتریشیا، عشق قدیمی اش می رود.
این کتاب روایتی است از لاهور تا کالیفرنیا، در نوسان از زمان گذشته و حال که شخصیتهای اصلی داستان با زبان خود از روابط و حسرتها و آرزوهایشان میگویند و حقایقی از زندگیشان را برملا میکنند.
شرایط زندگی در شهر کوچکی که کش پرویت ساکن آن است، آسان نیست. او مادرش را بر اثر اعتیاد به مواد مخدر از دست داده و پدربزرگش نیز که به آمفیزم ریوی مبتلاست