بلبلانی که به وقت شلیک گلولهها دم فرو بسته بودند حالا بار دیگر نغمهسرایی آغاز کردند، نخست یکی از نزدیک، آنگاه آنهای دیگر از دور. از همین مرگ بود که خار لگدشده در میانهی مزرعهی شخمخورده یادآورم شد.
قهرمان اصلی این داستان مرد جوان مخترع و عاشق پیشه ای است که در دنیای درونی خود دچار ترسی مبهم از جزئیات دنیای در حال توسعه مخصوصا اتومبیل ها شده است .او برای بدست آوردن قلب معشوقه اش دست به اختراعی عجیب می زند که بازتابی از جهان بینی اوست.
ویکرد وادالازکین به موضوعاتی چون عشق، مرگ، شهرت، خلاقیت و جستجوی معنی، در مقابل پس زمینهی تاریخی و جاری، به خواننده این امکان را میدهد که نگاهی عمیقتر به وضعیت جهانی کنونی بیندازد و به تفکر در مورد ارتباطات انسانی، تضادها و امکان پیشرفت در زمانهای سخت بپردازد.
خواننده در نخستین قرائت از تنوع عجیب کنشها، شخصیتها و روابط گیج میشود،او از کنش استنباط کلی ندارد اما ظاهراً ترکیبها، ارتباطها روشنی و روابط داستانی را در نظر دارد.