در 2012، دوست باهوش من النا فرانته ، لی لا و النای فراموش نشدنی را به خوانندگان معرفی کرد ، که دوستی مادام العمرشان ستون فقرات سری داستان های ناپل را تشکیل می دهد
تام که به تازگی در بیمارستان قدیمی لردفانت بستری شده است.در شبی تاریک، ناگهان با شنیدن دوازدهمین ضربه ساعت ،متوجه می شود چند نفر از کودکانی که در بخش اطفال هستند،از تخت هایشان بیرون آمده اند و قصد ماجراجویی دارند.