داستان رمان در فضایی آخر الزمانی و در جهان آینده روایت می‌شود.

چراغ ها به سویی منحرف شدند و دختر هم با آن ها حرکت کرد.

این رمان داستان عشق آتشین ولی مشکل‌دار میان هیث کلیف و کترین ارنشاو است.

«خیرگی» روایتی است به مثابه دوربینی که به طور تصادفی به دست دختری به نام پری نسا می افتد...

بخش اعظم نبوغ بین سال‌های 1935 تا 1937 در شهر برلین نگاشته شد

فقط سه ماه بود! چرا من حس می کنم کوتاه تر از این نود و سه روز و بلندتر از نود و سه سال بود. تاثیرش توی قلبم به اندازه سالهاست...