هیچ جاییی خانه خود آدم نمی شود...
پورتر در اوج است تا اینکه ناگهان کله پا می شود.ناگهان از شغلش به عنوان بازاریابی اخراج شده و قادر به پرداهت قسط وام مسکن خانه با سنگ نمای جذاب و مدرنش نیست.
او با نامزدش در آن خانه زندگی می کند و حالا به شدت دنبال راهی براز گذراندن زندگی است.
اینجاست که ویتنی وارد می شود. زیبا، جذاب، فروتن و به دنبال اتاقی برای اجاره است. او دقیقا همان کسی است که بلیک به دنبالش است. ینی واقعا این طور است؟
یک چیز در این میان با عقل جور در نمی آید. همسایه ها کم کم رفتار متفاوتی با بلیک پیدا می کنند هرقدر خانه اش را می سابد، باز هم بوی فساد به خانه اش نفوذ می کند.