زونل دیگر در این اثر نفرتی با منشأ خانوادگی را روایت می کند که افسار گسیخته پیش رفته و زنجیره وار مصیبتهای متعددی را رقم می زند و زندگی ها را از هم فرو میباشاند.
این خاموشی همیشه با مرگ همراه نیست؛ گاهی به شکل فراموشی، فاصله گرفتن، یا حتی انزواست. روایتها حول رابطهی آدمها با گذشته، با سنتها، با طبیعت و با چیزی نادیدنی شکل میگیرند.