در این کتاب مولف در پی طرح پرسشهای بنیادین دربارهی زبان فارسی به عنوان مهمترین گنجینه و سرچشمهی هویت ایرانی و آغاز پژوهشی شایستهتر یا پاسخ به این پرسشها و دامن زدن به استمرار چنین پژوهشهایی است.
«مریم» و «یادگار» خواهر و برادری هستند که در یک خانواده سنتی زندگی میکنند. پدر این خانواده در داستان حضور ندارد و مریم و یادگار به شرح زندگی خود با مادر، دوستان و همسایههایشان طی دو فصل میپردازند.
رمان «زیبا صدایم کن» قصهی دختر 15 سالهای به نام زیباست که در آسایشگاه کودکان بیسرپرست زندگی میکند و پدرش به خاطر اختلال روانی در تیمارستان است و مادرش از او جدا شده و با فرد دیگری ازدواج کرده است. در یک روز پاییزی پدرش زنگ میزد و از او میخواهد کمکش کند تا از تیمارستان فرار کند این اتفاق روی میدهد و پس از رسیدن به هم تصمیم میگیرند تا در خیابانهای تهران با هم جشن تولد دونفره بگیرند. شما هم به این جشن تولد دعوتید...
این کتاب داستانی صمیمی و کودکانه را با تصاویری منحصر به فرد و جالب دربارهی چند بچه گربه که امسال مجبور شدند برای عید، هفتسین درست کنند در خود جای داده است.
داستاننویسان این مجموعه با وجود آن که در شهرستانهای ایران زندگی میکنند، به شهادت آثارشان، شانه به شانهی تحولات عمومی و بنیادی و مسایل عام بشری حرکت میکنند.