سوان عاشق که اقتباسی است از بخشی از رمان در جست‌ و‌ جوی زمان ازدست‌رفته، اثر مارسل پروست

قصه از جایی آغاز م ی‌شود که مردی به نام آقای بینگلی در همسایگی خانوادۀ بنت سکونت می‌کند.

شرح دلدادگی راوی است به ژیلبرت

کتاب "شب‌های روشن" مثل خیلی از داستان‌های داستایوفسکی، یک راوی اول شخص بی‌نام و نشان دارد که در شهر زندگی می‌کند و از تنهایی و این که توانایی متوقف کردن افکار خود را ندارد رنج می‌برد.

مولفان بر آنند با بررسی جنبه های پولی و مالی ، مبادلات بین المللی به نحو مطلوب انجام پذیرد...

تکلیف مدرسه یک انتخاب نیست. تختم سخت دارد اشعه های چرت زدن می فرستد. نمی توانم جلوی خودم را بگیرم. بالش نرم و ملافه ی گرم، زورشان از من بیشتر است. من هیچ چاره ای جز رفتن به رختخواب ندارم.