کتاب «همه چیز را به من بگو»، قصه عشق و در حقیقت حکایت چند عشق بیحاصل و ناکام است که به وصال منجر نمیشود و خواننده این کتاب با انسانهایی آشنا میشود که به هر دلیل شاید غمخوارانه و گاهی با از خود گذشتگی از عشقی که خود را سزاوار آن میدانند دست میکشند تا صاحب دل دیگری را استمالت کنند...
این رمان، با تلفیق تعلیق روانشناختی و کاوش عمیق در روابط انسانی، خوانندگان را به جهانی تاریک و پیچیده میبرد که در آن هیچچیز آنطور که به نظر میرسد، نیست. تینترا با مهارت در خلق طرحهای چندلایه و شخصیتهای باورپذیر، اثری خلق کرده که مخاطب را از ابتدا تا انتها درگیر نگه میدارد.
هریت و وین از زمان دانشجویی، زوج کامل ومعرکهای محسوب میشدند. مثل نمک و فلفل، عسل و چای، خرچنگ و نان رول، با هم جور بودند. اما حالا، به دلایلی که هنوز در موردشان صحبت نکردهاند، اینطور نیستند.
«خانه شیشهای» با نثری پرکشش و روایتی نفسگیر، مرزهای اعتماد، ادراک و حقیقت را به چالش میکشد و نشان میدهد که پشت چهرههای آرام و خانههای باشکوه، چه رازهای تاریکی پنهان است.