اسپینوزا از فیلسوفان عقلگرای قرن هفدهم است. اندیشههای این فیلسوف یهودیتبار را میتوان به عنوان انقلابی در دنیای فلسفه دانست که توانست تأثیر بسزایی بر فلسفه پس از خودش بگذارد. فیلسوفان پس از اسپینوزا معمولاً تفسیرهای متفاوتی را از اندیشههای او ارائه کردهاند. هیوم فلسفه او را نوعی فرضیات زشت و ناپسند میشمارد. لسینگ میگوید مردم از اسپینوزا چنان یاد میکردند که گویی از سگ مرده یاد میکنند؛ از طرفی لسینگ توانست نام او را زنده و نگاهها را به سمت او معطوف کند. در جایی دیگر نوالیس او را مست خدا مینامد و همچنین گوته شاعر آلمانی نیز میگوید که با خواندن اخلاق اسپینوزا به آنایمان میآورد. اسپینوزا از آن دست فلاسفهای است که میتوان گفت چندان زندگیاش در سایه آسایش نبوده و دلیل این موضوع را میتوان در علاقه او به جست و جوی حقایق فلسفی دانست.