از منظر اجرا و پدیدارشناسی جهان نه تنها اساساً امری اسرار آمیز است بلکه جایگاه تمام آن چیزی است که میتوانیم بشناسیم. آنها شیوههای اندیشیدن و تعامل بدنمند با جهان هستند، شیوههایی که به جای شناسایی ابهام را فرا میخوانند، شیوههایی که مخاطرات ادراک جهان را در مواجهه آنی و بینتیجه ما با دیگران معین میکنند. از این رو اجرا و پدیدارشناسی با تجربه، دریافت و معناسازی به مثابه فرایندهایی بدنمند، موقعیتمدار و رابطهای درگیر است. هدف این مقالات رسمیت شناسی دوباره مبانی قلمروهای مذکور و در عین حال ادامه دادن به مسیرهایی است که میتوانند در آن توسعه یابند.