کتاب آیینه سرتاسر ترک برداشت

«مارینا کرگ» هنرپیشه محبوب و زیبا، به اتفاق همسرش «جیسون راد»، اراضی «گوسینگتون هال» را خریداری می‌کنند. در جشنی که برای جمع‌آوری کمک مالی به سازمان کمک‌های اولیه «سنت‌جان» در اراضی آن‌ها برگزار می‌شود، عدۀ زیادی از اهالی از جمله هدرکوک شرکت می‌کنند. زنی مصمم در خواسته‌هایش است و در رسیدن به آن‌ها منافع دیگران را در نظر نمی‌گیرد. او سال‌ها قبل، با وجود مبتلا بودن به بیماری مسری سرخچه به دیدن مارینای باردار می‌رود و از او امضا می‌گیرد و به این عمل خود افتخار می‌کند. در حالی که مارینا سرخچه گرفته و فرزندی عقب‌ماندۀ ذهنی به دنیا می‌آورد و دچار بیماری‌های روانی می‌شود، و در تنهایی از مسبب بدبختی خود نفرت دارد.
در ادامۀ داستان هدر می‌میرد و علت مرگ او خوردن شش برابر دز آرام‌بخش اعلام می‌شود اما همه‌چیز مشکوک است و تحقیقات دربارۀ این مرگ ادامه پیدا می‌کند. در ادامه طی بیست و چهار ساعت دو مرگ دیگر نیز اتفاق می‌افتد. خانم مارپل که پیش‌تر با هدر آشنا شده، به دنبال حل معمای این قتل‌ها است.