کریستین هارپر درست مثل گرگی در لباس میش هست، او مردی جذاب، دخترکش و بسیار باهوشه و وجدان بیداری نداره. اون از عشق فراریه اما باید این رو قبول کنه که نسبت به دختر طبقه پایین حس داره. اون دختر تنها نقطه ضعف و تنها معمایی هست که کریستین هیچ راه حلی براش نداره و درست زمانی که فرصتی برای نزدیک شدن بهش پیش میاد، پیشنهادی بهش میده که نمیتونه رد کنه.