آن شب، یک جمعه، طبق عادت و قانون، غذای چینی بهدست جلوِ تلویزیون جمع شدیم. سیلها را دیدیم و زمینلرزهها و رانشها و فوران آتشفشانها. جمع جُمعههای ما هیچوقت تا این حد مشتاقانه به وظیفهاش دل نداده بود. هاینریش اخم نکرده بود، حوصلهی من سر نرفته بود. استفی که با دعوای یک زنوشوهر در سریالی آبکی گریهاش درمیآمد حالا با تمام وجود جذب تصاویر مستند فاجعه و مرگ شده بود. بابِت خواست کانال را عوض کند و بگذارد روی شبکهای که سریالی کمدی نشان میداد راجعبه گروهی جوان با نژادهای گوناگون که میخواستند ماهوارهی ارتباطی خودشان را بسازند. از حجم اعتراض ما وحشت کرد. ما در باقیِ لحظات ساکت بودیم و خانههایی را نگاه میکردیم که اقیانوس میبلعیدشان و روستاهایی که زیر هجوم مواد مذاب خُرد میشدند و میسوختند. هر فاجعه باعث میشد بیشتر بخواهیم، چیزی بزرگتر، باشکوهتر، فراگیرتر.
مجلهی تایم رمان برفک را در فهرست صد رمان برتر انگلیسیزبانِ منتشرشده بین سالهای 1923 تا 2005 آورده. برفک در لیست 1001 کتابی که پیش از مرگ باید خواندِ گاردین هم حضور دارد. در سال انتشارش هم جایزهی ملی کتاب امریکا را دریافت کرد. در سال 2006 نیویورکتایمز طی یک نظرسنجی از صدها نویسنده و منتقد و ویراستار خواست تا بهترین آثار 25 سال گذشتهی امریکا را انتخاب کنند. دو اثر از دلیلو در فهرست نهایی حضور داشتند؛ جهان زیرین و برفک.
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.