در این کتاب میخواهم از طریق کلمات به درک و دریافتمان از «سفید» بپردازم. اما نه این کتاب کتاب تاریخ است نه من مدعی فضل و دانش. من فقط قصد دارم صد "سفید" از مجموعه خاطراتم برگزینم، یک به یک مرورشان کنم و هر آنچه دربارهشان به ذهنم میرسد مدخل به مدخل بنویسم.
"سفیدی" را واجد خصیصهای فراتر از رنگ میدانم. کار یک دیزاینر پدیدار نمودن چیزهاست، خلق یک افق شناسایی که از پس زمینهای ناهمگون سر بر میآورد. به بیانی دیگر، کار دیزاینر مربوط به تعارض میان شکل و زمینه است که در روند خلق یک تصویر روی میدهد. «سفیدی» یا ایتوشیروشی چیزی است که خود به خود توجهمان را به تصویری چشمگیر معطوف میکند.
در این کتاب «سفید» را به معنای «فضای خالی» بررسی کردهام، یعنی «سفید» به مثابه یک میانجی، مفهومی کلیدی برای کشف زیباییشناسی ژاپنی.