این داستاننویس به بیان نمونهای از زندگی مولانا پرداخت و گفت: مولوی سه پسر داشت و هرکدام از این سه پسر راه و مسلک مختلفی در پیش گرفتند. سلطانولد عارف بود و پیرو پدر شد و راه مولانا را در پیش گرفت. قطبالدین ضد مولانا بود و فقیه شد و میگفت که شما –یعنی مولانا و پیروانش- مشتی آدم هستید که کارتان به پایکوبی دور ستونها خلاصهشده است! امیرمظفر نیز خزانهدار پادشاه شد.