در سالهای نه چندان دور، در دهههای چهل و پنجاه خورشیدی کودکان و نوجوانان ایرانی با کتابهای نویسندهای (داریوش عباداللهی) آشنا شدند که قصههایش تمثیلهایی از عدالتخواهی و شورمندانه زیستن بود.
در یک روز آفتابی ناگهان سروکلهی پینکی پیدا میشود! پینکی هم درست مثل اِلمور دلش لک زده با یک دوست صمیمی گل بگوید و گل بشنود. دوستان صمیمی مثل کوه پشت هم هستند و هوای هم را دارند! لطفاً این کتاب را با دوست صمیمیات بخوان!