و بین لوبیاهای زینتی و بوتههای تمشک اژدهاها تند تند پرواز میکنند. وقتی سرم را به سمت ستارهها بالا میبرم و چشمهایم را میبندم، پیکر یاقوتی و درخشان چشمک را میبینم. اینجا در باغچهی بابا بزرگ من نجواگر اژدها هستم. مراقب اژدهاها...