رانلد هیمن پایه کتاب کوچک اما بسیار گیرا و فکرانگیز خود را نه بر یک نیچه بلکه بر نیچههای متعدد و مجموعه ناپایدار صداها و آواهای متناقص نهاده است. همین صداهای رنگ رنگ سبب شده بود که هم روزگاران نیچه زبان طعن بدو دراز کنند و تفکر او را پراکنده، بیانسجام و متناقض ارزیابی کنند، اما دست کم نمیتوان از این واقعیت سخن به میان نیاورد که بیشتر آن دستگاهها و نظامهای منسجم و یکپارچه فلسفی استوار بر یقین و ایقان در نخستین برخوردها با سده نو، در گردش سده کهنه یه سده بیستم، با بیآبرویی از پا درآمدند و شاید در تاریخهای فلسفه سخنی از آنها به میان آید اما گفتارهای پراکنده، بیانسجام و آشفته نیچه مدرنتر از همه مدرنها ماندگار، تاثیرگذار و بحثانگیز شدند.