استاد فرزانهای گفته است: «حتی کوچکترین نور هم تاریکی مطلق را روشن میکند و تاریکی هرگز نمیتواند نور را از بین ببرد».
این اعتقاد قدیمی از دیرباز انسانها را تسلی داده و این حکمت در داستانهای مختلف از سراسر جهان و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.
امروز دیگر کسی به این فکر نمیکند که نور، تاریکی را از بین میبرد. فقط کافی است که کلیدی را بزنیم تا چراغی روشن شود. بعد همهجا روشن میشود و انسان بهراحتی میتواند، کارهای خود را انجام دهد.
اما وقتی درون ما تاریک میشود و امیدی نداریم، دیگر چراغی در دسترس نیست که با فشار کلیدی، تاریکی روح را از بین ببریم. کسی که روحش در تاریکی فرو میرود، ترسهای قدیمی بشر به سراغش میآید، قدرت تصمیمگیری از او سلب میشود، یاس و ناامیدی بر او غلبه میکند.
تعداد افرادی که دچار ضعف روحی میشوند، روزبهروز درحال افزایش است؛ زیرا نور درون آنها رو به خاموشی میرود. شاید این انسانها هرگز یاد نگرفتهاند که به نور درونی خود توجه کنند. بنابراين ما همواره به نور درونی خود نیاز داريم. هیچ اهمیتی هم ندارد که چه نامی بر آن میگذاریم؛ ایمان، عشق، اشتیاق یا امید. مهم این است که نباید اجازه دهیم، نور درونی ما خاموش شود؛ زیرا نور واقعی زندگی همین است که برای زیستن به ما قدرت و گرما میدهد و معنای زندگی است؛ گرمایی که میتوانیم به دیگران منتقل کنیم. ما در تاریکترین دوران زندگی، این امید را داریم که حتی سیاهترین تاریکیها قادر به از بین بردن کوچکترین نورها نیستند!
حکمای قدیم در سرزمینهای مختلف، کوشش کردهاند این شناخت را به شکلهای تازهای مطرح کنند تا به نور ضعیف درون، نیرو ببخشند یا آنرا از نو مشتعل سازند. گاهی یکی از این داستانها میتواند، جرقهای ایجاد کند و به نور درون نیرویی تازه بدهد.
اثري كه در مقابل ديدگان شما است، مجموعهاي از حكايتها، جملات و اشعار الهامبخشي است كه نگارنده در طول سالها مطالعه و تحقيق در دنياي زيبا و شگفتانگيز با آنها آشنا شده و به سبب ارزش و اهميت والايي كه دارند آنها را تألیف، ترجمه و گردآوري كرده است.
امیدوار هستيم این مجموعه بتواند، همانطورکه برای خود نگارنده اثربخش بوده است، برای شما خوانندگان آن نیز قابل استفاده و تاثیرگذار باشد و بتوانید در مقاطع مختلف زندگی از خرد و پیامهای نهفته در آن برای ساختن یک زندگی موفق و توأم با شادکامی سود ببرید. بهیاد بسپارید که دانستن صرف، کافی نیست، باید به آنچه میآموزیم، متعهد باشیم و آنها را در زندگی خود در عمل پیاده کنیم، زیرا گفته ميشود.
از هزاران نفر، یک نفر مطالعه میکند.
از هزاران نفری که مطالعه میکنند، یک نفر میفهمد.
از هزاران نفری که میفهمند، یک نفر درک میکند.
از هزاران نفری که درک میکنند، یک نفر عمل میکند!
اگر جمله یا حکایتی به دلتان نشست، آنرا در یک قطعه کاغذ نوشته و در عبور نگاهتان قرار دهید، آنگاه آثار شگرف آنرا به نظاره بنشینید! امید است به اين صورت باشد!
گفتنی است، حکایات و موضوعات گردآوریشده با سبک ویژهای به رشتهي تحریر درآمده و بنا به ضرورت، مطالبی به آنها اضافه شده است تا تاثیرات انگیزشی آنرا فزونی بخشد و جان کلام را بهطور مؤثر به ذهن خواننده منتقل کند. در مجموع کوشش شده که نگارش مطالب بهصورتي باشد تا در مواقع لزوم، پیامها و یا هشدارهای لازم را بهمنظور ایجاد باورهای نیروبخش برای تغییرات مثبت و پایدار در قلمرو زندگی فراهم آورد.
خلاصه اینکه به قول فهیم فرزانه، دکتر علی شریعتی:
«این تمام چیزی است که میتوانستیم، نه تمام چیزی که میخواستیم!»
در تنظیم، تدوین و هماهنگی مطالب این کتاب، تلاش و کوشش بسياري بهعمل آمد و در ساختن و پرداختن حکایات و مفاهیم مندرج در آن سعی بسيار و جدی مبذول شده است، بنابراين امیدوار هستيم کمبودها و کاستیهای آن به لطف و مساعدت و نقد نفیس نقادان رخ از نقاب بیرون کشد و رهنمودهای مشفقانهي فرهیختگان دیارمان راهنمایمان باشد.
برایتان دلی عاشق، ذهنی جستوجوگر، روحی عصیانگر، نگاهی پرهیزگر و زبانی پرسشگر میطلبم.
به امید روزی که هیچ فردای
در جایی نباشد که دیروزش بوده است.
سعید گلمحمدی