«بعد از قرارداد الجزیره زندگی ما دگرگون شد، پدرم دست از سیاست کشید.
از آن تاریخ به بعد نفس کشیدن در میان امیدهای مصلوب، پاره ای از زندگی روزمره ما شد، به موجب چنین اتفاقی من بی درنگ با جنگ و جدال میان سیاست و ادبیات آشنا شد. که به نوعی جنگ و جدال مرگ هم بود... شعر دستم را گرفت و به آن سوتر برد. بر این باورم که فقط شعر می تواند لایه های عمیق نهانی روح انسان را درنوردد.»