در دههی ۱۹۵۰ منتقدانی مانند جورج او. اسمیت تمایل آسیموف به پرسه زدن در کهکشان را نکوهش میکردند (که این تمایل را میتوان در مجموعههای بنیاد، امپراتوری کهکشانی و دیگر داستانهای کوتاه آسیموف دید.) به همین علت آسیموف مجموعهای از ۱۵ داستان کوتاه را که ماجرایشان در زمین سپری میشود در کتابی با عنوان زمین هم جای کافی دارد گردآوری کرد.
خلاقیت آسیموف در این مجموعه داستانهای شگفتانگیز کاملا مشهود و قابل لمس است.
داستانها:
دستگاهی که گذشته را میبیند
انتخابات ریاست جمهوری توسط یک رایانه
نخستین، فیلمبرداری اَبَرآهسته از انفجار اتمی
مشکلات زندگی روی تریلیونها زمین موازی
و شکسپیر که سرکی به آینده میکشد و در دانشگاه به تحصیل مشغول میشود