افسانۀ جک غولکش يکي از مشهورترين و هيجانانگيزترين افسانههايی است که در سال 1851 اولين نسخۀ چاپی آن به دست مردم رسيد. دنيای افسانهها، دنيايی جذاب و لذتبخش است. افسانههايی که همه را بهسوی خود میکشاند و از نسلی به نسل ديگر انتقال میيابد. حکايت سرزمينی که غولان در آنجا جولان میدهند و جوانی بیباک، باهوش و دانا خود به جنگ غولها میرود و آنها را نابود میکند. زمانی که اين کتاب کوچک را به دست بگيريد، تا پایانش آن را زمين نخواهيد گذاشت.
«جک به پادشاه گفت هنوز غولهای زیادی در کوههای ولز زندگی میکنند و مردم را مورد ظلم و ستم قرار میدهند اگر درخواست مرا بپذیرید قلمرو شما را از وجود این غولها پاک خواهم کرد. وقتی پادشاه این حرف را شنید به رفتارهای ظالمانای که غولها علیه مردم میکردند اندیشید و درخواست جک را پذیرفت و دستور داد همهچیز را برای سفر او مهیا سازند.»