وقتی تصمیم به نوشتن این خاطرهها گرفتم، یکآن حس کردم تمامی خاطرههای یک عمر پردهپرده از ذهنم میگذرد. آنقدر تند و سریع که میبینم انگار اینهمه سال در یک دقیقه سپری شده. یعنی واقعاً ما یک دقیقه زندگی کرده و میکنیم؟ این دفتر کوچک خاطرههایی است شاید کمرنگ از آنچه بر من طی سالهای سال گذشته و بیشترش از عشق و شوروحالی بوده که از آن دوران داشتهایم و اصلاً مگر میشود یاد فیلم و سینما را ـ که ریشه در جان و جوانی ما داشت ـ فراموش کرد...