رقابت انتخاب، برای سیوپنج دختر شانس به دست آوردن یک عمر زندگی است. فرصت فرار از زندگیای که از زمان تولد برایشان تعیین شده است. مهلتی که بتوانند در دنیای لباسهای پرزرقوبرق و جواهرات گرانقیمت غرق شوند. در قصر زندگی کنند و برای به دست آوردن قلب شاهزاده مکسونِ جذاب رقابت کنند. ولی انتخاب شدن برای اَمِریکا سینگر یک کابوس است و باید به عشقش برای اَسپن، پسری که یک درجۀ اجتماعی از او پایینتر است، پشت کند. خانهاش را به منظور شرکت در رقابتی تنگاتنگ برای به دست آوردن تاجی که نمیخواهد، ترک میکند و در قصری ساکن میشود که شورشیهای وحشی پیوسته به آن حمله میکنند. سپس آمریکا، شاهزاده مکسون را ملاقات میکند. بهتدریج دربارۀ همۀ رؤیاهایی که برای آیندهاش داشته، مردد میشود و به این نتیجه میرسد زندگیای که همیشه در ذهنش تجسم میکرده، بههیچوجه با آیندهای که هرگز تصورش را هم نمیکرده، قابل قیاس نیست.