او به دخترک آتشفروش معروف شد. روزی پادشاه به همراه پسرش امیر جوان دخترک آتشفروش را دید و امیر جوان عاشق او شد و تصمیم گرفت با او ازدواج کند. اما پدر و مادر امیر جوان مخالفت کردند و دختر آتشفروش را از شهر بیرون کردند؛ آن روز آخرین چهارشنبة سال بود. این کتاب مصور با موضوع قصه ها و افسانه های ایرانی، برای گروه سنی «ب» به نگارش درآمده است...