در میان عناصر همیشه حاضر در فیلم نوآر ــ همچون سایهروشنها، صدای خارج از قاب، فلاشبک، کارآگاه خسته، داغ تقدیر، روایت جستوجوگرانه، و فمفتال_ دلیل اصلیِ محبوبیت فیلم نوآر در میان فیلمبازها، فیلمسازها و منتقدها، شاید احساسِ اضطرابی باشد که در تمام آثار این ژانر جاری است. از آنجا که این ژانر در جنگ جهانیِ دوم پدید آمد، اغلب، این بحران و ناآرامیِ روانی/ فلسفی را به هراسهای دورۀ پس از جنگ، ناشی از انفجار اتمی، یا بازگشت سربازان آمریکایی به جامعه و قرار گرفتن در نظم جدید اجتماعی نسبت میدهند. اما نویسندگان اضطراب نوآر، جریان سیال و فراگیرِ اضطراب در فیلم نوآر را با نژاد و تمایلات جسمانی شخصیتها در پیوند میبینند؛ چراکه معتقدند:
«هم روایت و هم سبکِ نوآر از طریق اضطرابهایی در ارتباط با نژاد و جنس برانگیخته میشوند.»