موضوع اصلى اين رمان شورش بردگان در روم باستان است، هر چند تمهاى فرعى ديگرى نيز در تم اصلى داستان نفوذ مىكند: به سخن دقيقتر، نويسنده واقعيات زمان را در قالب اين اثر تاريخى مىريزد و بر زشتىها و پليدىهاى عصر مىتازد، از شرف و حيثيت انسانى دفاع مىكند و آزادى كاذب را تمسخر مىكند و اتهاماتى را كه طبقه حاكم هميشه به توده ستمكش و مبارزهاش مىبندد، رد مىكند. شورش غلامان به موفقيت نمىانجامد، اما شكست هم نمىخورد، زيرا هر عدم موفقيتى شكست نيست. نام اسپارتاكوس هم هرگز فراموش نشد، زيرا تاريخ مزرعهاى است كه هيچ دانه سالمى در آن گم نمىشود.