محمد تاج نویسنده و روزنامه نگار جوانی ست که دغدغۀ اصلی رواییاش «هراس» است. هراس از آنچه پیرامون ما و آنها به مبارزه میطلبد. مجموعه داستانِ اتاق صادق چهار داستانِ تکان دهنده دارد. داستان هایی که تمامشان با محوریت هراس از موجود یا حسی هولناک که قصد نابودی دارد پیش می روند.
ما در این جهان هول آور تهدید آدم ها یا موجوداتی را می شنویم که هر لحظه به ما نزدیک تر می شوند. مثل صادق هدایت که در اتاق عجیب خود مدام حس می کند کسانی او را زیر نظر دارند. یا مردی که باید یک ساختمان را برای پروژه ای تخریب کند ولی چیزی در خانه وجود دارد که با او مبارزه می کند. در داستانی دیگر شخصیت اصلی پی رژیم لاغری است. او نمی تواند وزن کم کند و این میان آخرین امیدش به مؤسسه ای ست که تضمین می دهد از او چیزی نماند و چنان احساس سبکی بکند که حتی مردگان هم به او رشک برند...
در ادبیات ایران در سال های اخیر نویسندگان معدودی توانسته اند از هراس و وحشت بنویسند و قطعاً محمد تاج به یکی از آن ها تبدیل می شود. نویسنده ای که در داستان هایش واقعاً کسی پشت در می خواهد بیاید و کار را تمام کند. آن بیرون امن نیست حتی بری مردی که می خواهد فقط یک زندگی ساده و راحت داشته باشد.