من در نگارش کتابی کوتاه کوشیدهام تا شیوهای بیشتر دستیافتنی و ملموس برای خوانندهای هوشمند، تا مخاطبی دانشمند، را برگزینم. سعی من بر این بوده که مفاهیم را، ضمن کندوکاوی در آیندهی قدرت امریکا، به شیوهای عملی برای دیگر کشورها نیز بسط و تفصیل دهم. چه مشکلاتی بر سر راه تبدیل منابع قدرت به راهبردهایی زایندهی نتایج دلخواه وجود دارند؟ مشکلات تندروی در مسیر دستیابی به اهداف جهانی و کندروی در بسیج منابع داخلی کداماند؟ توازن بین این دو چگونه ممکن است؟ تحول وجوه گوناگون قدرت در قرن حاضر چگونه است و این تحول چه نقشی در تعریف و توصیف بُردی راهبردی دارد؟ در عصر اینترنت چه بر سر قدرت امریکا، یا قدرت چین، یا قدرت بازیگرانی غیر از دولتها خواهد آمد؟ هیچ فصلالخطابی در رابطه با مفهوم جدلبرانگیز قدرت وجود ندارد، اما گریزی از سخن گفتن در این باره نیز نیست. امید من این است که با شفافتر کردن این مقال، گشایندهی منظری فراگیرتر به افقهای راهبردی باشم ـ این منظر چه بسا همان قدرت هوشمند باشد.