Close
(0) سبد خرید شما
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
دسته بندی ها
    Filters
    امکانات
    جستجو
    نویسنده: استفان هولر

    کتاب کارل گوستاو یونگ و ادبیات گنوسی

    4٬300٬000 ریال
    روان شناسی تحلیلی یونگ ریشه در کنوسیسم دارد و استفان هوار با بررسی هفت موعظه یونگ وی را کنوسی اما از نوع خاص آن می داند.
    شابک: 9786223242335
    ناشر: مروارید
    وضعیت موجودی: موجود
    تاریخ تحویل: 3 تا 5 روز

    روان شناسی تحلیلی یونگ ریشه در گنوسیسم دارد و استفان هوار با بررسی هفت موعظه یونگ وی را کنوسی اما از نوع خاص آن می داند.
    هفت موعظه همان کتاب کوچک مرموزی است که یونگ چاپ آن را بی ملاحظگی دوره جوانی اش دانسته بود. کتاب حاضر، متن کامل هفت موعظه و تحلیل مبسوطی از آن است. در این تحلیل ما از در هم آمیزی مفاهیم تخصصی کنوسی الهبانی و روان شناسی یونگی آگاه خواهیم شد. هوار که استاد مطالعات دینی بوده است. در مقام اسقف نوکنوسی معاصر آمریکایی مدرس و نویسنده کتاب ها و مقالاتی درباره گنوسیسم و روان شناسی یونگ است. وی باور دارد واقعیت تنها یک بار رخ می دهد و پایان می یابد و آنچه اهمیت دارد بینش است. از این رو بینش و تجربه شخصی در برابر تاریخ و وقایع می ایستد. البته وی بینش را برتر از باور می داند چرا که باور محدود است. اما بینش بر تجربة عميق متعالی تکیه دارد.

    کارل گوستاو یونگ (آلمانی: Carl Gustav Jung؛ ۲۶ ژوئیه ۱۸۷۵ – ۶ ژوئن ۱۹۶۱) روان‌پزشک و روان‌کاو اهل سوئیس بود که روان‌شناسی تحلیلی را بنیان‌گذاری کرد. آثار یونگ در زمینه‌هایی چون روان‌پزشکی، فلسفه، مردم‌شناسی، باستان‌شناسی، ادبیات و مطالعات دینی تأثیرگذار بوده است.

    او در ابتدا یکی از شاگردان و همکاران برجسته زیگموند فروید بود و برای ریاست انجمن بین‌المللی روان‌کاوی انتخاب شد. اما به تدریج اختلافات نظری عمیقی در مورد مفاهیمی همچون لیبیدو و ماهیت ناخودآگاه میان این دو شکل گرفت. این اختلافات منجر به جدایی کامل آن‌ها در سال ۱۹۱۳ شد و یونگ مسیر فکری مستقل خود را در پیش گرفت. مفاهیم کلیدی که توسط یونگ معرفی شدند عبارتند از: ناخودآگاه جمعی، کهن‌الگو، فرایند فردیت، برون‌گرایی و درون‌گرایی، و هم‌زمانی. او همچنین به مطالعه کیمیاگری، عرفان، اسطوره‌شناسی و ادیان شرقی علاقه‌مند بود و این حوزه‌ها را با روان‌شناسی پیوند داد. آزمون (MBTI) نیز بر اساس نظریات او دربارهٔ تیپ‌های شخصیتی توسعه یافته است.

    گنوسیسم (به انگلیسی: Gnosticism، ناستیسیزم) یا غُنوصیه (به عربیالغنوصية) نامی‌ست که امروزه به مجموعهٔ اندیشه‌ها و آیین‌های رازوَرزانه و جهان‌گریز مذهبی برخاسته از اندیشه‌های دوگانه‌انگارانهٔ ایرانی‌ها و یهودیت هلنیستی و مسیحیت یهودی که از سدهٔ نخست و دوم میلادی در روم ایجاد شد، گفته می‌شود.

    گنوسی‌ها[واژه‌نامه ۳] به دوگانه‌باوری اعتقاد داشتند اما میان دوگانه‌باوری مزدایی و دوگانه‌پرستی گنوسی‌ها فرق وجود دارد و بیشتر به اندیشه‌های مانی می‌ماند. بنابر اعتقاد مزدیسنان هر یک از دو عالم یاد شده هم معنوی (مینوی) است و هم مادی، ولی گنوسی‌ها وارونه عالم روح را عین عالم نور و جهان ماده را عین جهان تاریکی می‌دانستند. نتیجهٔ این قسم اعتقادات نسبت به جهان این شد که بدبینی به اصل خلقت رواج گرفت و پیروان این فکر به زهد و پارسایی گرایش پیدا نمودند. بی‌گمان پیش از سده دوم میلادی نیز افکار گنوسی وجود داشته است زیرا در میان یهودیان اسکندریه هم این افکار رایج بوده است. از سده دوم به بعد گنوسی‌ها برای تأیید اقوال خویش به کتب مقدس عیسوی استناد می‌جستند. مسلک بازیلید، مسلک والانتن، و مسلکی که مرقیون و تصوفی که اوفیت‌ها، ناسن‌ها و الکزائیت‌ها آورده‌اند از انواع فرقه‌های گنوسی هستند. این فرقه‌ها در عقاید و رسوم مذهبی باهم اختلاف دارند ولی با این وجود خط فکری مشترکی در تمامی آن‌ها به چشم می‌خورد.

    بنابر قول گنوسی خدا در ماوراء عالم محسوس و حتی در آنسوی جهان معقول است. او پدری است که از نام و نشان و گمان برتر است و فکر بشری را به دامن کبریای او دسترس نیست. جهان به واسطهٔ اشراقات دائمی که از ذات این خدای اصلی صادر می‌شود، به وجود می‌آید و مراتب این تجلیات نزولی است یعنی هر یک از اشراقات نسبت به ماقبل خود فرومایه‌تر است تا منتهی گردد به عالم مادی که آخرین اشراق و ناپاک‌ترین تجلیات است ولی در این جهان مادی شوقی هست که او را به مبدأ الهی باز پس می‌کشاند. ماده یعنی عالم جسمانی منزلگاه شر است اما یک بارقهٔ الهی که در طبیعت انسان به ودیعه است. راه نجات را به او نشان می‌دهد و او را در حرکت صعودی که از میان افلاک می‌کند، دستگیری نموده، به عالم نور می‌رساند. این اعتقاد گنوسی‌های متأخر راجع به اساس نظام جهان است. آن‌ها انسان یا انسان نخست را وجودی نیم خدا می‌دانستند و ظاهراً این مفهوم را از اساطیر ایرانی (کیومرث) گرفته بودند. بعضی از گنوسی‌ها انسان نخست را آدم دانسته‌اند و بعضی او را مسیح ازلی گفته‌اند و طایفه‌ای بر آن بودند که حقیقت انسان نخست در آدم حلول کرده و پس از آن به صورت مسیح ظاهر شده است. اوست نخستین مولود خدای بزرگ که در ماده نزول کرده و جان جهان محسوب است. او را نیم خدا و عقل و کلمه هم می‌گفتند. با ایجاد این انسان، قوس نزول در ماده شروع شده و بوسیلهٔ او نزاع و کوشش برای نجات صورت می‌گیرد اما نجات میسر نیست، مگر با عنایت الهی، از این جاست که در همهٔ کتاب‌های گنوسی ظهور یک نفر رهاننده وعده داده شده است. همین اعتقاد بود که گنوسی‌ها را پیرو دین مسیح کرد زیرا که منجی موعد را عیسی مسیح دانسته‌اند.

    بعضی از فرق گنوسی برآنند که عیسی خلاص کنندهٔ سوفیا از قید ماده است. مقصود از سوفیا عقل آسمانی (حکمت) است که در ماده افتاده است. فرقهٔ «والانتینی» معتقد بودند که میان خدای منجی موسوم به سوتر و سوفیا ازدواج و عروسی واقع شده است و به یاد این واقعه جشن مذهبی که عبارت از عید حجلهٔ عروسان بود، می‌گرفتند اساطیر و قصصی که راجع به تکوین جهان ساخته شده، همه برای تعبیر و تأویل مراسم عبادتی بوده است. اجراکنندگان این مراسم در طی انجام وظایف خود، جدال عظیمی را که همهٔ آفرینش برای نجات خود در پیش دارند مشاهده می‌کردند و می‌دیدند که چگونه به وسیلهٔ معرفت رهایی شدنی است و زنجیرهای ماده تواند گسیخت. عرفان علم حقیقی است (علم فکری-دانشی نیست) که از راه قلب و به طریق کشف و شهود تحصیل می‌شود و طریق آن توجه به باطن و مشاهدهٔ امور معنوی با چشم دل است که انسان را صاحب معرفت عالی می‌کند و در نشاط جدیدی متولد می‌سازد. بنا بر قول شدر، معرفت دانش حقیقی است که به سبب حق بودنش انسان را نجات می‌بخشد.

    اکثر گنوسی‌ها که از طریقهٔ آن‌ها کم و بیش آگاهی داریم، از مردم ولایات شرقی ممالک روم بوده‌اند. یکی از فرقه‌های گنوسی بین‌النهرین و بابل فرقهٔ مندائی یا ماندائی است و دیگر فرقه که در کتب عرب آن‌ها را مغتسله نامیده‌اند و یکی از مأخذ کیش مانوی محسوب است. عرب همهٔ فرقه‌های گنوسی مشرق را که افکارشان در زمان اسلام هم رواجی داشته است، به نام حنیف یا صابئین خوانده است.

     

     

    مشخصات محصول
    تعداد صفحه337
    نوبت چاپ1
    نوع جلدشومیز
    قطعرقعی
    سال انتشار1404
    مشخصات محصول
    تعداد صفحه337
    نوبت چاپ1
    نوع جلدشومیز
    قطعرقعی
    سال انتشار1404