کتاب "بیهوشی"، داستان جذاب پسری است که گذشتهی ناخوشایندی دارد و باید بفهمد چطور میتواند از اول شروع کند. داستانی غیرقابلپیشبینی دربارهی فرصتهای دوبارهای که برایمان پیش میآید و اینکه در نهایت خودمان هستیم که انتخاب میکنیم چه کسی باشیم.
در کتاب «جنگی که بالاخره نجانم داد» دوباره با آدای یازده ساله همراه میشویم؛ پای او بالاخره درمان شده و میداند آنچه مادرش میگفت حقیقت ندارد؛ او آسیبدیده و ناتوان نیست. اما این را هم میفهمد که دخترِ کسی نیست. پس آدا چه کسی است؟ جنگ جهانی دوم ادامه دارد و آدا و برادرش با سرپرست قانونیشان سوزان در کلبهای با خانم صورت اتویی- خانم تورتون- و دخترش زندگی میکنند...