نامت
گلواژهای به سپیدای ماهتاب و سپیده است
در باغ اطلسیها
و دشتهای گرم شب بوهای دشتستان
نامت گل هزار بهار نیامده است.
نامت، مژگانم را در میگیرد
در جانم
گر میگیرد