کتاب همه‌ آن‌ چه همیشه می‌ خواستیم

«همه‌ی آن‌چه همیشه می‌خواستیم» داستان زندگی چند نفر را همزمان از زبان خودشان روایت می‌کند. نینا زنی که زندگی مرفهی دارد و با همسر و پسرش زندگی می‌کند و در روزمرگی رفت و آمد با هم‌طبقه های خودش غرق شده است و از طرفی با پسر جوانش، فینچ هم مشکلاتی دارد، تام پدر مجرد دختری به نام لایلا که مشکلات خودش را دارد و نسبت به دخترش هم احساس مسئولیت می‌کند و لایلا دختر تام که در زندگی‌اش احساس پوچی می‌کند و به‌واقع خوشحال نیست. در این میان فینچ و لایلا با هم وارد رابطه‌ای می‌شوند که دردسرهایی به وجود می‌آورد.