بی بی امشب مهمان دارد. به کوری چشم بولدوزرها و لودرها سفره عیالواری پهن شده توی اتاق بزرگه از این سر تا آن سر اتاق سالار بالای مجلس نشسته است. قبراق رسا و سرحال بی بی کنار دستش نشسته موهاش را حنا بسته سرانه پیری بند انداخته چمدانها را زیر و رو کرده و قشنگترین لباسش را در آورده تنش کرده پیراهن بلند چاکدار با حاشیه ریال دوزی لچک ریالی مینا سبز شلوار ،قری بند سوزن نقره بگذار سالار هر جوری میخواهد فکر کند.