کتاب "کلاغ سرخ" علاوه بر برانگیختن حس ترس در مخاطب، احساسات او را نیز برمیانگیزد. نثر کتاب روان و پر از نوآوری است. هر فصل از کتاب به گونهای به اتمام میرسد که مخاطب کنجکاو میشود خواندن را ادامه دهد. پایان کتاب نیز بسیار گیراست و خبر از ادامهی داستانی پُرماجرا و ترسناک میدهد.
ویکتوریا شواب، نویسندهی این مجموعهی جذاب، در هر جلد مخاطبانش را به چالش میکشد تا با ترسهایشان مواجه شوند. کتاب، علاوه بر برانگیختن حس ترس در مخاطب، او را درگیر احساساتی مثل همدلی نیز میکند.
نویسنده در این کتاب میکوشد با روایتی علمی و تجربی رابطه میان فکر،حرکت و احساس را بکاود تا آگاهمان کند که در جامعه کنونی و با سبک زندگی یک جانشینمان چه موهب عظیمی را از دست دادهایم.
در کتاب "دخمه مردگان"، کَسیدی به همراه پدر و مادرش به پاریس سفر کرده است. آنها مشغول فیلمبرداری یک برنامهی تلویزیونی درمورد خانههای روحزدهاند. سفر به پاریس و بازدید از برج ایفل، میتواند هیجانانگیز باشد، اما کَسیدی میداند که خطری تهدیدشان میکند...
در مهمانخانهای قدیمی و اسرارآمیز در جنگلهای «ورمانت»، لوسترها بیدلیل به حرکت درمیآیند، چراغها روشن و خاموش میشوند و صدای رادیو تا بالاترین حد افزایش مییابد و سایههایی روی دیوارها حرکت میکنند...