"شش شخصیت در جستجوی نویسنده"، اثری کلاسیک و بسیار موفق است که وجوه و اشکال بی‌پایان واقعیت را مورد کنکاش قرار می‌هد و تمامی مخاطبین آماتور و حرفه‌ای تئاتر و نمایشنامه را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

اوژن یونسکو درباره‌ی تئاتر می‌گوید: «تئاتر، ادبیات نیست... بلکه به شکل خیلی ساده، چیزی است که نمی‌توان آن را از طریق دیگری بیان کرد.»

ادوارد آلبی نویسنده مشهور آمریکایی در "آلیس کوچولو" سویه‌های دیگری از آنچه ابزورد آمریکایی می‌نامند را مورد کند و کاو قرار می‌دهد. قهرمان نمایش در حالی نشان داده می‌شود که بین دنیای عقلانی که همه چیز در آن بر مبنای منفعت پیش می‌رود از یک سو و کلیسا که نماینده دین به شمار می‌رود از سوی دیگر گیر افتاده است.

آدم‌ها با گذشته‌ هایی که همواره در فاصله و نزدیک‌ اند و شهر به شهر، خیابان به خیابان، قدم به قدم، لیوان به لیوان و نفس به نفس در پی‌شان می‌آیند، چه می‌کنند؟

"در انتظار گودو" نمایشنامه‌ بسیار ساده‌ای است: کنش آن در مکان ماوقعی اتفاق می‌افتد که تقریبا به هیچ‌جا شبیه نیست. توضیح صحنه‌ی محل کنش بسیار ساده است: جاده‌ی بیرون شهر، یک درخت، غروب.

در کتاب "کرگدن"، شهر کوچکی توسط شهروندی که به کرگدن تبدیل شده و نظم اجتماعی را زیر پا می‌گذارد، محاصره شده است. هرچه شهروندان بیشتری به کرگدن تبدیل می‌شوند، زیر پا گذاشتن قوانین غیرقابل تحمل‌تر می‌شود. در این شرایط، مردی به نام برانژه نمی‌تواند هویت و شکل خود را تغییر بدهد...