شاهنامه سرگذشت یک قوم/ملت است از حضیض بدویت تا اوج مدنیت، از زمانی که این ملت با طرز تهیهی پوشاک، خط و کتابت، پختوپز و سایر وجوه مدنیت آشنا نبود تا آن هنگام که در کشورداری، کشورگشایی، دین توحیدی، علوم و فنون، شعر و ادب و موسیقی و... سرآمد دیگر ملل گشت
این نوشته جستاری بلند یا بهاصطلاح یک «تکنگاری» در باب مفهوم قصّه در شعر حافظ است با تمرکز بر این بیت از او: معاشران گره از زلف یار باز کنید شبی خوش است بدین قصّهاش دراز کنید