ناگهان هوس رمانی است غنی از استعاره و انباشته از جادو. قهرمان داستان، خوبیلوی تلگرافچی است که با این عطیه به دنیا آمده که میتواند احساسات حقیقی و نهانی دیگران را بشنود. زندگی او تا همیشه دستخوش دگرگونی میشود. به لوچا، دختر زیبای خانوادهای ثروتمند، دل میبازد؛ دختر پول را لازمهٔ سعادت میداند اما خوبیلوی ندار عشق و تمنا را. بااینحال، اشتیاقشان به هم سبب میشود زندگی شادمانهای را کنار یکدیگر بسازند، تا آنکه رخدادی هولناک بهتلخی جدایشان میکند. سالها بعد، هنگام مرگ خوبیلو، دخترش پرده از راز قهر او و همسرش برمیگیرد…