داستان این رمان به مونولوگ تأثیرگذار مادری میپردازد که با کودک درون شکمش صحبت میکند. این نامه با مطرح کردن سؤالاتی دشوار به موضوعاتی اساسی همچون سِقط و معنای زندگی میپردازد: آیا تحمیل کردن زندگی به یک موجود منصفانه است، در حالی که این زندگی ممکن است با رنج همراه باشد؟ آیا به دنیا نیامدن بهتر است؟ این کتاب بر معنای واقعی زن بودن دست گذاشته است: قدرتِ بخشیدن و یا نبخشیدنِ زندگی. آیا شخصیت اصلی داستان میتواند از عهدهی بزرگ کردن موجودی همانند خود برآید و بخشی از آزادیها و زندگی گذشتهی خود را در این راه فدا کند؟