جوانی بدون جوانی داستانی فلسفی و متافیزیکی است و ماجرای استاد زبانشناسی سالخوردهای به نام دومینیک ماتئی را روایت میکند که پس از برخورد صاعقه، جوانیاش را بازمییابد.
نویسنده، اسطوره شناس و دین پژوه، متولد بخارست. پس از مهاجرت به هند و آموختن زبان سانسکریت، به مطالعه ی متون کهن شرقی و مرتبط با دین شناسی و اسطوره پرداخت