تفکر پوزیتیویستی سادهلوحانه اگوست کنت در سده نوزدهم میلادی تأثیر چندانی روی روششناسی اقتصاددانان کلاسیک نگذاشت. اما توسعه این تفکر در شکلهای مختلف در دهههای پایانی این سده و نیز نخستین دهههای سده بیستم، اندکاندک تحلیلها و رویکردهای برخی جریانهای اقتصادی نئوکلاسیک را تحت تأثیر قرار داد.
یکی از ویژگیهای اندیشهی مدرن طرح این مسئله بود که هرگونه نظریهی مربوط به هستیشناسی خواه ناخواه مسبوق و متکی به نوعی نظریهی معرفتشناختی است، چرا که انسان دنیا را با «عینک» ذهن انسانی خود میبیند.