این کتاب قرار است به‌ نوعی مدرسه‌ی نوشتن باشد، در حقیقت یادآوری می‌کند که زندگی چیزی خاص و معجزه‌ای فوق‌العاده است که باید آن را با شگفتی سپری کنیم، به‌جای اینکه با تنش و فشار روحی و بی‌توجه آن را به‌سختی پشت سر بگذاریم.

(داستان های آلمانی،قرن 21م)

(داستانهای آمریکایی،قرن 20م)

بئاتریس یک بار دیگر از پنجره به بیرون نگریست، اما حتی اگر هم می توانست در آن تاریکی چیزی ببیند، مرد در میان جمعیت گم شده بود

(جنبه های روان شناسی روابط زن و مرد،دو جلد در یک مجلد)

(ادبیات آلمان)

(سرگذشتنامه نویسندگان اتریشی،قرن 20م)

(داستان های آلمانی،قرن 20م)