کتاب «مقدمهای بر ژئوپلیتیک» نوشتهی کالین فلینت، مدخلی بر ژئوپلیتیک است که آموزشی جامع دربارهی مفاهیم، نهادها، بازیگران و نیروهای موثر در سیاست جهانی ارائه میدهد. نویسنده در این متن کوشیده است تا مفاهیم پیچیده ژئوپولیتیک را به زبان روشن و قابل فهم برای کسانی که پیشزمینههای نظری یا تخصصی در این حوزه ندارند، توضیح دهد. در آغاز کتاب، وی مفهومی به نام «چارچوب فهم ژئوپولیتیک» ارائه میدهد؛ چارچوبی که شامل مولفههای جغرافیا (مکان، مرز، منابع طبیعی)، ساختارهای سیاسی اجتماعی، و نقش تاریخ است. در این بخش توضیح داده میشود که چگونه موقعیت جغرافیایی (به معنی هم نزدیکی مکانی و هم دسترسی به دریاها، همسایگان، موانع طبیعی) فرصتها و محدودیتهایی برای کشورهای مختلف ایجاد میکند. این چارچوب در ادامهی کتاب مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده توضیح میدهد که بازیگران، اعم از دولتها، گروههای ملی، گروههای فراملی و بازیگران غیردولتی، دارای کدهای ژئوپولیتیکی هستند؛ این کدها شامل الگوها، ایدهها، باورها و هویتهاییاند که رفتار آن بازیگر را در سطح بینالمللی شکل میدهند.
ژئوپلیتیک (از یونانی γῆ gê «کره زمین، زمین» و πολιτική politikḗ «سیاست») مطالعه تأثیرات جغرافیای زمین (انسانی و فیزیکی) بر سیاست و روابط بینالملل است. درحالیکه ژئوپلیتیک معمولاً به کشورها و روابط بین آنها اشاره میکند، ممکن است بر دو نوع دولت دیگر نیز تمرکز کند: دولتهای مستقل بالفعل یا با رسمیت محدود و روابط بین نهادهای ژئوپلیتیک فرعی، مانند ایالت فدرال که یک فدراسیون، کنفدراسیون یا یک سیستم شبه فدرال را تشکیل میدهند.
در سطح روابط بینالملل، ژئوپلیتیک روشی برای مطالعه سیاست خارجی برای درک، تبیین و پیشبینی رفتار سیاسی بینالمللی از طریق متغیرهای جغرافیایی است. اینها شامل مطالعات منطقه، اقلیم، عارضهنگاری، جمعیتشناسی، منابع طبیعی و علوم کاربردی منطقه مورد ارزیابی است.
ژئوپلیتیک بر قدرت سیاسی مرتبط با فضای جغرافیایی، به ویژه آبهای سرزمینی و سرزمینهای خشکی در ارتباط با تاریخ دیپلماتیک تمرکز دارد. موضوعات ژئوپلیتیک شامل روابط بین منافع بازیگران سیاسی بینالمللی متمرکز در یک منطقه، یک فضا یا یک عنصر جغرافیایی است، روابطی که یک سیستم ژئوپلیتیکی را ایجاد میکند. ژئوپلیتیک انتقادی تئوریهای ژئوپلیتیک کلاسیک را با نشان دادن کارکردهای سیاسی/ایدئولوژیکی آنها برای قدرت بزرگ جهانی واسازی میکند. آثاری وجود دارد که ژئوپلیتیک انرژیهای تجدیدپذیر را مورد بحث قرار میدهد.
به گفته کریستوفر گوگویلت و سایر محققان، این اصطلاح در حال حاضر برای توصیف طیف گستردهای از مفاهیم، به معنای کلی به عنوان «مترادف روابط سیاسی بینالمللی»، اما بهطور خاص «برای دلالت بر ساختار جهانی چنین روابطی» استفاده میشود؛ این کاربرد بر پایه «اصطلاح ابتدایی قرن بیستم برای شبهعلم جغرافیای سیاسی» و دیگر نظریههای شبهعلمی جبر تاریخی و جغرافیایی استوار است.