اسکلت‌های خون‌آشام، اتوبوس‌هایی که فقط مرده‌ها رو سوار می‌کنند، هیولاهایی که دیکته می‌گن. جن‌هایی که توی متکا زندگی می‌کنند، زن‌های قوزی، گرگینه‌ها... از این چیزها می‌ترسی؟...

جن‌هایی که سونای بخار می‌گیرن، پسرِ هیولا، ایسچی، گرگینه، دراکولا، مرگ با داس بلندش توی اتوبوس، دوربینی که از هرکسی عکس بگیره اون ناپدید می‌شه، شبح‌های بی‌خانمان... از این چیزها می‌ترسی؟...

(مناسب برای 4تا12 سال،گروه سنی:الف،ب،تصویرگر:فائزه شکوری)

(افسانه های عامه،تصویرگر:فاطمه خسرویان،بازنویس:محمدرضا شمس،گلاسه)

داستان کوتاه دانمارکی

(افسانه های عامه،بازنویس:محمدرضا شمس،تصویرگر:هدا حدادی،گلاسه)

فکر کن یک عمه داری، آن هم نه یک عمه‌ی معمولی، یک عمه ی جادوگر هزارساله. حالا باید او را توی باغچه‌ی خانه‌اش بکاری. دخترعمه‌ات که از قضا عاشقش هم هستی کنار باغچه ایستاده و اشک می ریزد...

(داستان های تخیلی فارسی،گروه سنی:ج(10تا11سال)،بیشترین نوبت چاپ:3،کمترین نوبت چاپ:1،تصویرگر:حمید خلوتی،4جلدی،باقاب)

خارپشت کوچولو یک سبد سیب جمع کرده بود، اما باز هم غمگین بود. آخه او نمی‌توانست سیب‌ها را بشمارد