دین و هنر پیوندهای پیچیده و پرتنشی با یکدیگر دارند. از یک سو، برخی ادیان ریشههایی الهیاتی برای آفرینش هنری یافتهاند و برخی دیگر به دلایل الهیاتی هنرها را از خود راندهاند. از دیگر سو، مفهوم هنر نیز طی قرون متمادی تحولات تاریخی عمیقی را از سر گذرانده است و آنچه روزگاری هنر دینی به شمار میآمد رفتهرفته از حیطٔ هنرهای زیبا به حوزهٔ هنرهای کاربردی رانده شد. نویسنده با اشاره به مباحثات متألهان و متفکران دربارهٔ نقش بیبدیل هنرها در ایمان و ایقان و ایثار دینی به عرضهٔ ادلهٔ فلسفی برای توضیح تعامل تاریخی ادیان و انواع هنرها میپردازد.