اینکتاب به اتکای یافتههای روانکاوانه و آموزههای عارفانه، بخش عمدهای از انگارهها و پیشفرضهای ناهشیارانهی ما را نسبت به دو مقولهی مهم «یادگیری» و « فراموشی» آنچنان دچار فروپاشی و جاگردانی بنیادی میکند که با حیرتی تکاندهنده درمییابیم که گویا تنها راه یادگیری پایدار چیزها، فراموشکردن عمیق آنها، و یگانه طریق فراموشی شدید چیزها، یادآوری عمیق آنهاست.
در این کتاب به معرفی مبانی برنامهی درسی مبتنی بر پروژه پرداخته میشود. برنامهی درسی که براساس نیازهای فراگیران در بستر زندگی طراحی میشود و باور دارد که «فرایند یادگیری خود زندگی است نه آمادهشدن برای زندگی».
این اثر تبینی خاص از برنامهریزی درسی ارائه میکند که آن را در دامن «نظریه برنامهریزی» قرار میدهد. نویسنده باور دارد و استدلال میکند که برنامهریزی درسی یکی از علوم میانرشتهای است که همچون هنر عمل میکند: از سویی مبتنی بر ریاضیات است و بدین تعلق، با کمّیات و اندازههای واقعی و دقیق سروکار دارد و از سویی متکی به هنر است که بدین سبب آمیخته با خلاقیت و انعطاف معنادار است....